پرچم باهماد آزادگان

392 ـ کشور میانمار (برمه) - 3 از 3

پیشامدهای اخیر
از هفته‌های گذشته باز گزارشهای افسوس‌آور از کشتار و گریز مسلمانان میانمار می‌شنویم. تندروان بودایی به پشتیبانی ارتش میانمار به کشتار مسلمانان راهینگا در ایالت راخایْن آغاز کردند و ایشان بناچار از سرزمین خود گریخته و بیشترشان به بنگلادش پناه برده‌اند. طبق آمارها شمار مسلمانانی که از ماه اکتبر تاکنون به بنگلادش گریخته‌اند را دست کم 370 هزار تن گزارش کرده‌اند.
عکسها و فیلمهایی که در رسانه‌ها از کشتار و ویران گردانیدن روستاهای راهینگا منتشر شده دلگداز است و چون بیشترِ ما دیده‌ایم پرهیز داریم که بار دیگر دلهای خوانندگان را با آوردن آنها ریش گردانیم. اینها ننگیست بر آدمیان. آدمیگری از این رفتارها بیزارست.

391 ـ کشور میانمار (برمه) - 2 از 3

درباره‌ی راهینگا
در استان راخایْن پیروان کیشها بدینسان‌اند : 52 درصد بودایی ،‌ 43 درصد مسلمان ، نزدیک به 2 در صد مسیحی و بازمانده هندو ، آنینیزم و دیگر کیشها.
مردم راهینگا یک اقلیت نژادیند که بیشتر در بخش شمالی استان راخایْن میانمار میزیند و گفته شده که شکنجه دیده‌ترین اقلیت جهانند. آنها خویشتن را از تبار بازرگانان عربی می‌شمارند که از سده‌ها باز در این سرزمین نشیمن گرفته بودند.
برخی پژوهندگان گفته‌اند که آنها از سده‌ی پانزدهم میلادی در این سرزمین بوده‌اند ولی دولت میانمار آنها را شهروند بشمار نمی‌آورد. بلکه به چشم کوچندگان غیرقانونی‌ بنگلادشی می‌نگرد.

390 ـ کشور میانمار (برمه) - 1از 3

کشور میانمار را که نام پیشینش برمه بود ما بیش از همه با «کشتار مسلمانان» آنجا شناخته‌ایم. این کشور که در شرق بنگلادش و هندوستان ، جنوب چین و غرب لائوس و تایلند نهاده است ، آن اندازه از ما از هر دیده دور است که آن را نمی‌شناختیم.
در سالهای اخیر حکومت خودکامه‌ی نظامیان ،‌ جنبش دمکراسی‌خواهی برهبری خانم آنگ سان سوچی و بیش از بیست سال زندان خانگی شدن او ، سپس آزادی و جایزه‌ی صلح نوبل گرفتنش و سرانجام جنگ میان بوداییان و مسلمانان آنجا مایه‌ی آن گردیده که نامش را بارها بشنویم.

389 ـ آنچه کم داشتیم را برایمان فراهم دیده‌اند!

در بهمن سال 57 کسان بسیاری از سران حکومت پیش دستگیر و سپس اعدام شدند. اینکه باگناه بودند یا بیگناه را باید دادگاههایی حکم میدادند که همه میدانند دادگاهی با آن رویه‌ی رسمی و آیین ویژه برگزار نشد.
کسانی که وابسته به «کمپانی خیانت» شناخته شده بودند برخی اعدام شدند یا بزندان افتادند و یا در این حکومت جایگاهی نیافتند. اینبود گمان میرفت دستگاه کمپانی خیانت بهم خورده و از هم پاشیده است.
برخی خوانندگان نمیدانند کمپانی خیانت چه بوده و چه میکرده و اینست ما ایشان را برای آگاهیهای بیشتر به خواندن این کتابها راه می‌نماییم : دادگاه ، در پیرامون « ادبیات» ، افسران ما ، فرهنگ است یا نیرنگ؟ ، فرهنگ چیست؟ و انکیزیسیون در ایران.
نخستین بار کسروی پرده از روی کارشان برداشت و به ما شناسانید.

388 ـ صوفیان و صوفیگری





کسانی می‌گویند : «صوفیان گروه اندکی هستند که در اینجا و آنجا پراکنده‌اند و درخور آن نیستند که کسی به ایشان پردازد».

ولی این سخن بسیار خامست. زیرا صوفیان اندک نیستند و بسیارند و اکنون در ایران در چند شهر ـ از تهران و مراغه و گناباد و مشهد و شیراز و دیگر جاها ـ دستگاه می‌دارند.

صوفیان تنها آن درویشان تاج نمدی گیسودار و آن گل‌مولاهای چرک‌آلود و دریوزه‌گرد که تبری و کشکولی بدست می‌گیرند ، نیستند. هزارها دیگران هستند که بی‌تاج و گیسو ، بی‌تبر و کشکول درویشند و مغزهاشان آكنده از بدآموزیهای صوفیگریست.

در میان کارمندان دولت و سران اداره‌ها ، شما کسان بسیاری را توانید یافت که درویشند و هر یکی خود را از پیروان فلان مستعلیشاه و بهمان عاشقعلیشاه می‌شمارد.